وجه تسمیه کاریز ( قنات ):

کاریز تطور شده "کاه ریز " است که در اثر کثرت استعمال به "کاریز " خلاصه شده است و معادل ترکی ان " قنات " است چون با توجه به حرکت کاه ها درون تونل شیب مورد نظر را اصلاح می کردهاند بنام "کاه ریز "  نام کذاری شده که در سبزوار "کرز " با کسر" کاف" و "را" و سکون " ز" می باشد.

پیشینه تاریخی کاریز:

نقل و قول است که برای اولین بار مقنیان ( چاه کنان ) از معدن کاران این فن را اموخته اند زیرا مقدار ابی که جذب سنگهای معادن می شده به هنگام حفر کانال نم و رطوبت انها ازاد می شده و تشکیل جویبارهای کوچک میداده که با شیب کمی نسبت به انتقال اب اقدام می کردهاند و قول دیگر است که از تونلهای طبیعی زمین این فن را یاد گرفته اند.

گزینش محل مادر چاه:

معمولا مقنیاندر مکانهائی واقع در کوهپایه ها که دارای علف و گیاه فراوان بوده بخصوص "خار " که دارای ریشه های  عمیق است مادر چاه را برای حفر کاریز انتخاب می کردهاند سپس با توجه به شناخت لایه های رسوبی زمین با استفاده از نای و گلوی بیضی شکل و دایره ای شکل نسبت به تثبیت لایه های که احتمال ریزش داشته اقدام می کردهاند لذا مادر چاهها  در محل ویژه با توجه به شیب زمین ود رجهت خط القعر یا متناسب باشیب زمین اب را از کوهپایه به دشت منتقل می کردهاند و در مسیر کانالها در صورت امکان و ضرورت "پایاب " یا "پاتاو"یا به گویش سبزواری "پی او: ایجاد می کردهاند که نمونه زنده ان در باشتین مجاور امامزاده موجود است و بقایای معماری ان در صحن حیاط مسجد پامنار موجود است  .

عناصر معماری کاریز :

۱- حلقه چاه:

 این حلقه به لحاظ هندسی معمولا گرد است.

۲- پاگیره:

که بنام " رف " با فتحه " را " و سکون " ف" بر وزن "تف " هم گفته می شود . محلی در چاه که مقنی برای صعود و نزول  در چاه از ان استفاده می کند این پاگیره ها در جهت شرق به غرب کنده می شود و مقنی با صورت رو به شمال به صورت عمودی  پایین می رود که جهت خود را گم نکند  و بتواند "کانال " یا "سو " را حفر کند

۳- مصلی یا نمازگاه:

داخل مادر چاهها به دلیل طولانی شدن حفر چاه در محلی که نم و رطوبت کمتر بوده  جان پناهی مقنی می کنده تا بتواند در ان استراحت کند .. که نمازگاه و یا جان پناه می گفته اند .

۴- جان پناه :

ذکرش در بند ۳ امد .

۵- سو یا تونل:

کانالی ست که مقنی جهت هدایت اب به جهت مورد نظر حفر می کردهاند.

۶-قمش:

با ضمه ی "قاف" و کسره ی"میم " کانالی ست فرعی جهت انباشت اب در مادر چاه و یا نزدیکهای مظهر قنات .

۷-دهانه فرهنگ :

یا در گویش سبزواری "دهن فره" با فتحه دال و "ّه " و فتحه " ف " و " را "  و معادل عربی ان مظهر قنات است .

۸-"پایاب ":

 یا در گویش سبزواری "پی او " در طول قنات مسیرهائی که جاده اصلی بوده یا مزار و امامزاده ای بوده با چندین پلکان پایین رو به صورت مورب به سمت تونل قنات حفر می کرده اند  تا به اب  کانال برسند سپس یک فضای مربع یا مستطیل شکل احداث می کردهاند و برداشت اب را برای مسافران یا مجاوران سهل می کردهاند  به این فضا "پایاب " می گفته اند نمونه ان را در مسجد پامنار سبزوار و امامزاده باشتین می توان دید.

۹-خاک ریز :

شاید این طرح را معماران از طبعت الهام گررفته باشند مخصوصا زندگی مورچه گان به فاصله حدودا ۵متری از حلقه چاه خاکهای کنده شده از چاه را به صورت دایره ای شکل اطراف حلقه چاه انباشت می کنند تا از نفوذ  اب به درون چاه جلویری شود و بعد از" طوقه چینی " با شیب ملایم فضای درون را به سمت بیرونی شیب بندی می کنند تا اب ناشی از نزولات اسمانی به بیرون هدایت شود.

۱۰- طوقه چینی :

در عمق یک متری  نسبت به لبه چاه دور تا دور ان را به نسبت ارتفاع و میزان اجر  بکار گرفته شده به شکل دایره خالی می کنند سپس اجر را با ملاط اهک کار می کنند و پشت کار را با ملات پر می کنند تا اینکه حلقه چاه کاملا مسدود شود . این کار بمنظور رعایت موازین بهداشتی و جلوگیری از نفوذ  نزولات اسمانی در درون چاه صورت می گیرد .

۱۱- نای یا گلو :

در قدیم از نای یا گلوی سفالی برای جلوگیری از ریزش جداره های حلقه چاه یا تونل استفاده می کردهاند در حال حاضر این نای سیمانی شده است که برای حلقه چاه از هندسه دایره استفاده می کنند و برای "سو " از هندسه تخم مرغی شکل و اطراف ان را با تکه های سفالی می بندند تا فیکس شود .

۱۲- پیه سوز:

پیه سوز و چراغ میشی از جمله وسایلی بوده که جهت نور دهی از ان استفاده می کردهاند و معمولا منبع سوخت انان "پیه" حیوانات بوده و کارپیت در چراغ میشی . اشکال پیه سوز متفاوت است .

۱۳- دلو های چرمی:

دلوهای چرمی از پوست حیوانات درشت اندام بوده که دارای مقاومت خوب بوده تا بتوان خاک درون را به بیرون منتقل کرد .

۱۴- چرخ چاه:

به دو شکل دستی و پائی استفاده می شود که نوع پائی ان به صورت دو نفره با دو مرد قوی یا حیواناتی چون : گاو و شتر بوده است .

دو تخته الوار  که با احتساب  فاصله ان تا زمین  از ۲متر تجاوز نکند به صورت ضربدری بر  یکدیگر قرار می گیرند و مرکز انها به نسبت قط مد نظر مقنی  جهت قرار گیری محور به شکل دایره خالی می شود محوری چوبی معمولا از جنس گردن  که بر دو پایه ی چوبی قرار دارد این چرخ را عمود نگه می دارد  در راس  تخته الوار ها چوبهائی متداخل بر تخته قرار می دهند تا ریسمان و طناب  بر گرد انها بپیچد و بتابد . هر دو نفر  همزمان با  یبک دست بر پره های بالئی و پا و دست دیگر بر پره های پائینی  چرخ را به گردش می اورند . در بعضی جاها که دلو سبک تر است و عمق مادر چاه کم است یکوئب با تکیه گاه درست می کنند و مرد روی سکو می نشیند و ۱شتش را به تگیگاه می چسباند و با فشار پاها چرخ را به گردش در می اورد . و دلو که بالا امد مردی دیگر ان را می گیرد  یا حد فاصل ۱ره و سکو چوبی را قرار می دهد تا چرخ مهار شده سپس خود  دلو را ازاد می کند .

یا اینکه با گاو و شتر بار را می کشند.

۱۵- گلنگ :

 دسته ای چوبی دارد و قطر چاه را مقنی با این گلنگ رسم می کند ابتدا  نوک گلنگ را در زمین  فیکس می کند سپس دسته ی گلنگ را در زمین می گذارد  و با چرخش دسته قطر مد نظ را رسم می کند معمولا یک متر قطر حلقه چاه است . 

۱۶-بیلچه :

کف بیل کوچکی است با دسته کوتاه که مقنی پس از کندن خاک را با ان درون دلو می ریزد .

۱۷- طناب :

معمولا از جنس نخ است و بسیار قوی تا تاب تحمل  خاک قنات را داشته باشد.

۱۸- اب کول :

موقعیکه چاه به اب می رسد حفر چاه را تا جائیکه اب اجازه دهد در عمق ادامه می دهند سپس در عرض چاه تونلهای فرعی می کنند تا  تا  اب را به قسمت دیگر منتقل کنند ود قسمت خشک حفر را ادامه می دهند به همین ترتیب تا زمانیکه بتوانند کار می کنند و اب را  انباشت می کنند به محلی که اب از ان محل بالتر نیاید اب کول یا تراز اب در چاه می گویند.

۱۹- حلقه چاه :

فواصل حلقه های چاه از ۳۰ تا ۴۰ متر یا بسته به میزانی که اکسیژن اجازه کار به مقنی رابدهد و طبعتا عمق چاه بستگی دارد  و این حلقه چاهها تا جائیکه اب به سطح زمین نزدیک شود و امکان ریزش روی مقنی نداشته باشد ادامه دارد.

اجزاء معماری قنات :

۱- حلقه چاه ۲- تونل یا سو ۳-مظهر یا دهانه فرهنگ ۴- قمش .۵- نمازگاه ۶- رف

شغلهای وابسته به قنات :

۱۵۰ شغل  مرتبط با قنات و وابسته به قنات است و از قبل جاری و ساری بودن قنات امرار معاش می کنند که اهم انها به شرح زیر است :

۱- مقنی ۲-کار گر ساده ۳- نجار ۴-طناب باف ۵-اهنگر ۶-شتردار ۷- چروا دار ۸- گاودار ۹- خراط ۱۰- گازران ( رختشویان ) ۱۱- غسال ۱۲- میراب ۱۳- میر یخ ۱۴-دشت بان ۱۵- سفالگر ۱۶-کشاورز ۱۷- دامدار و غیره از حمامی و نانوا و قصاب بگیر تا دیگر امور همه به اب و قنات وابسته اند.

عروس قنات :

یکی از رسمهای زیبا در امر قنات همین عروس قنات است .هنگامیکه میزان اب دهی قنات کم می شود زنی رابه عقد قنات در می اورند این زن باید باکره و پاک دامن باشد و از مظر قنات داخل قنات می شود  و غسل می کند  سپس با انجام فرایضی می شود عروس قنات خرجی و نفقه زن تا اخر عمر به عهده مالکین قنات است. اگر قنات اب نداشته باشد برای این بنده خدا نان دارد.

اینها مختصری از هزاران نا گفته های قنات است پدر من کوره گلو پزی یا نای پزی داشت  و هنگاکمیکه گلو ها را درکوره پخت می کرد هزاران راز و نیاز با خدای خود داشت زیرا او نیست و هنوز که هنوز است گلوهای او در قنوات زنده  و جاری و ساری هستند  روح تمام کسانیکه در امر جان دهی به طبیعت جان خود را در این راه گذاشته اند گرامی باد روحشان شاد